فهرست محتوای مقاله
صوت در ایام امتحانات چطور برنامهریزی کنیم؟
در ایام امتحانات چطور یک برنامهریزی خوب داشته باشیم که بهنوعی بتوانیم درسها را بخوانیم، مباحث را یاد بگیریم و به مشکلی هم برنخوریم؛ میدانید که مطالعه و درسخواندن یکی از ملزومات موفقیت است؛
یعنی آدمی موفق میشود قطعاً بدانید اطلاعات بسیار زیادی کسب کرده؛ یعنی کسی بدون اطلاعات موفق نمیشود؛ یعنی اینطوری نیست که بگوییم مثلاً من موفق میشوم نه هیچچیزی یاد میگیرم نه هیچ کلاسی میروم نه هیچ مبحثی را میخوانم همینجوری یکدفعه موفق میشوم و پیشرفت میکنم و به یکجایی میرسم؛ نه هرکسی موفق شده و به یکجایی رسیده و به موفقیتها و چیزهایی رسیده و دستیافته قطعاً بدانید اطلاعات بسیار زیادی را سعی کرده کسب بکند؛ حال از طریقهای مختلف کتاب و موارد دیگر؛
قاعدتاً ما باید برای موفقیت و زندگی آینده خودمان الآن تلاش بکنیم؛ درست است الآن نتیجه این درسها را نمیبینید؛ نتیجه آنی ندارد که بگوییم همین الآن اگر این درس را خواندی، روزی ۱۰۰ هزار تومان پولت است؛ اینجوری نیست؛ بهخاطر اینکه اینجوری نیست بعضیها میگویند برویم دنبال یک کار؛
در نوجوانها و کسانی که یککم به سنهای بالاتر میرسند این حس هست؛ برویم یک کاری درست کنیم یک پولی دربیاوریم؛ برویم یک پیجی بزنیم چیزی بگوییم یا مثلاً کلیپهایی درست کنیم و تبلیغات بگیریم، یک کانال طنزی بزنیم تبلیغاتی بگیریم و اینطور حس و حالها وجود دارد و اینها بعضاً طبیعی است ولی این بهخاطر چیست؟ بهخاطر این است که ما آیندهنگر نیستیم؛ یعنی باید توجه داشته باشیم که نتیجه بعضی کارها در آینده است؛ نتیجهاش بعداً حاصل میشود و بهخاطر آن نتیجه بعدی، باید الآن تلاش بکنید؛
پس بحث موفقیت بدون مطالعه و بدون اینکه بخواهیم تحقیق بکنیم و مطالعه بکنیم به دست نخواهد آمد؛
اما در برنامهریزی مراحل چهارگانهای وجود دارد که قاعدتاً اگر اینها را بتوانیم به درستی رعایت کنیم به نتایج خیلی خوبی میتوانیم دست پیدا بکنیم.
مورد اولی که در مراحل برنامهریزی وجود دارد تعیین اولویت است؛ یعنی اولویتهایتان را باید بتوانید تعیین بکنید. مورد دوم بحث زمانبندی مطالب است؛ مطالب را زمانبندی بکنید. مورد سوم یک برنامهریزی کلی داشته باشید و مورد چهارم هم یک برنامهریزی جزئی هم انجام بدهیم.
در این موارد بستگی دارد که چه زمانی شروع به برنامهریزی میکنیم؛ من به همه عزیزان و دوستان توصیه میکنم که همیشه از اولترم شروع به برنامهریزی بکنید و درسخواندن؛ و نگذارید به آخر ترم و زمان امتحانات برسد؛
زمان امتحانات دیگر چهکار میخواهید بکنید واقعاً؟ کار بسیار سخت میشود و کارهای بسیار کمی میشود انجام داد و بهخاطر اینکه زمان کم است استرسها و اضطرابها و فشارهایی به ما وارد میشود که در خیلی از مواقع هیچ کارش نمیتوانیم بکنیم و فقط باید بگوییم که الی الله و خدا هر چه میخواهد و کلاً بگوییم بیخیال؛
بهخاطر همین سعی کنید همیشه از اولترم برنامهریزی داشته باشید. حال بعضی نکات را میگویم که از اولترم چه جوری برنامهریزی بکنیم و چهکارهایی بکنیم که در زمان امتحانات خیلی راحتتر بتوانیم به نتیجه برسیم.[irp]
تعیین اولویت
مورد اولی که در تعیین اولویت مهم است یعنی بخواهیم درسها و مباحث خودمان را اولویتبندی بکنیم؛ کدام درس را اول بخوانم؟ کدام بحث را اول کار بکنم؟ قاعدتاً آنی که حجمش بیشتر است از اولویت بیشتری برخوردار است و آن را باید سریعتر و بیشتر بپردازم.
مورد دوم اینکه سختتر هم بهنوعی یک ملاک است در بحث اولویتبندی؛ یعنی هم حجمش بیشتر است و هم سختتر است؛ مثل ریاضی که بعضاً حالت فرمولی دارد و راحت داخل ذهن نمیماند و باید تکرار بشود و بهنوعی مثالهای مختلف حل بشود؛ این قاعدتاً بهنوعی سختتر است و در اولویت بیشتر ما قرار دارد؛
و همچنین نیاز به مطالعه بیشتر هم دارد؛ یعنی آن درسی که نیاز به مطالعه بیشتر دارد هم قاعدتاً باید در اولویت اولتر قرار بگیرد. خیلی از مواقع، بعضی از درسها را باید برویم درس سال قبلش را هم مطالعه بکنیم؛ یعنی مثلاً من الآن یازدهم هستم، مثلاً در درس ریاضی لازم است که بروم به سال قبل هم مراجعه بکنم و آن بحث را هم بهنوعی یاد بگیرم؛ چون آن به این وصل است و ارتباط دارد و اگر من آن را متوجه نشوم قاعدتاً این را خوب متوجه نمیشوم و باید این اولویتبندیها را بکنم که نیاز هست که من برگردم یا نه؟
چون اگر من متوجه نشوم که نیاز هست یا نیست باعث میشود که وقت کم بیاورم و ندانم چهکارهایی قرار است انجام بدهم با چه حجم بالایی و چه سختیای؛ این یک بیبرنامگی را در ذهنم ایجاد میکند که من نمیدانم چهکار میخواهم بکنم؛ یک بههمریختگی را در ذهن ایجاد میکند؛ اما وقتی روی اینها فکر کرده باشی و اینها را درآورده باشی خیلی راحتتر میتوانی به نتیجه هم برسی.
یک نکته دیگر هم که شاید بتوانیم در این قضیه ملاک قرار بدهیم که بهنوعی مخصوص امتحانات میشود این است که طراح کدامیک از این درسها سختتر طرح میکند؟ شاید در زمان نزدیک به امتحانات لازم باشد که آنی که طراحش هم سختتر طرح میکند را هم بیشتر توجه بکنیم و دقت بکنیم و روی آن بیشتر بپردازیم.
برای امتحانات بهتر است که از آخرین امتحان شروع بکنیم؛ البته اگر فرصت کافی دارید یعنی اگر مثلاً یکهفتهای فرصت دارید باید از آخرین امتحان شروع بکنید به اولین؛ از آخرین شروع میکنید بعد که به اولین میرسید، همراهش میروید امتحانش را هم میدهید؛ دیگر از آخرین هم راحتید که آن را هم خواندید و دیگر لازم نیست که دوباره استرس آخرین را بگیرید که نخوانده باشید.
زمانبندی مطالعه
مورد بعدی در بحث برنامهریزی زمانبندی مطالعه است؛ یعنی در تایمهای مشخص و خاصی این کار را انجام بدهیم؛ در زمانبندی چه نکاتی را باید توجه داشته باشیم و دقت بکنیم؟
مورد اول اینکه توان مطالعه خودتان را در نظر بگیرید و ببینید در شبانهروز چقدر مطالعه میکنید؟ در درجه اول واقعبینانه با خودتان طرف بشوید. اینطوری نباشد که بگویید من میخواهم روزی ۲۰ ساعت بخوانم. عزیزم شما همان ۵ ساعت خودت را بخوان، ۲۰ ساعت طلبت. پس در درجه اول آن چیزی که واقعیت خودمان است را انجام بدهیم؛
مثلاً من روزی ۵ ساعت میخوانم، ۶ ساعت میخوانم؛ و برطبق آن واقعیت خودت برنامهریزی بکن. بعد از چند روزی مثلاً بعد از یک هفته که گذشت یک ساعت به این ساعت مطالعه خودت اضافه بکن؛ یعنی یکدفعه نخواهیم که تایم مطالعهمان را بسیار زیاد بکنیم؛ در درجه اول یک ساعت اضافه بکن و بعد در درجههای بعدی بیشتر افزایش دهید.[irp]
چطور ساعات شبانهروز مطالعهمان را بیشتر کنیم؟
هیچوقت یک دفعهای امکان ندارد و باید یواشیواش ساعت مطالعه را افزایش بدهیم چون واقعاً ۵ ساعت و ۶ ساعت واقعاً کم است برای کسی که میخواهد امتحان بدهد و شاید قبلش هم مطالعه نکرده باشد که خیلی بدتر است؛ ولی اگر بتوانید یواشیواش این را افزایش بدهید و در درجه اول با خودتان واقعبینانه برخورد بکنید و بعد تایم را افزایش بدهید خیلی میتواند به شما کمک بکند.
مورد بعدی هم که چند بار تکرارش کردم اینکه اشتباه است که ما بخواهیم یکدفعه از خودمان کار بکشیم و یکدفعه بخواهیم تایم بسیار بالایی بگذاریم؛ یعنی اگر تازه امروز شروع کردی و میخواهی برای خودت برنامه بریزی و کار بکنی، شاید یک دفعهای ۲۰ ساعت گذاشتن اشتباه باشد؛
اما متأسفانه در زمان امتحانات – شبهای امتحانی و…- خیلیهایی که مطالعه قبل از جلسه نکردند این آسیب را دارند که باعث میشود بعدازاین که امتحانات را میدهند کلاً دیگر دراز بکشند و دیگر درس و همه چیز و همه کارها را بگذارند کنار؛ بگویند از هر چه درس است از هر چه جزوه است از هر چه کتاب است از هر چه معلم از هر چه برنامه شاد است دیگر حالم به هم میخورد؛ میگذارد کنار تا امتحانات خرداد.
این نتیجه منفی یک فشار اضافی و یکدفعهای به خودتان است که روی ذهن تأثیر میگذارد و ذهن دیگر از هر چیزی که این درد بسیار بزرگ را به آن وارد کرده باشد و هر چیزی که دارای درد باشد و ذهن، آن را بهعنوان درد بگیرد را کلاً پس میزند؛ یعنی درسخواندن را دیگر نمیخواهد؛ و ما خیلی وقتها که انگیزه مطالعه ما از بیت میرود و حوصله خواندن نداریم بهخاطر این است که از خیلی از این مسائل آسیب میخوریم و دیگر حوصله درس نداریم؛
یکدفعه برنامهریزی میکنیم ۱۰ ساعت وقت میگذاریم؛ ۱۵ ساعت وقت میگذاریم؛ آدم خسته میشود و ذهنتان به شما این را القا میکند و به شما دستور میدهد که دیگر نمیخواهد بخوانید، حوصله ندارم؛ یکبار هم که نخوانی، کل برنامهات را ریختی به هم؛ بهخاطر این تأکید میکنم که اشتباه است یکدفعه بخواهید ساعات مطالعه خودتان را افزایش بدهید. اگر دانشجو هستید همین قاعده است؛ اگر برای کنکور مطالعه میکنید و عزیزان دیگر هم دقیقاً این نکته برای همه صدق میکند
هیچوقت ساعات مطالعه و کارهای خودتان را یکدفعه افزایش ندهید. در عبادات هم همینطور است؛ در مسائل دیگر زندگی هم همینطور است؛ یعنی یکدفعه بخواهید حضرت آیتاللهالعظمی بشوید و یکسره روی سجاده و عبادت و مستحبات و… از همه چیز زده میشوید. پس این نکته را رعایت بکنید و دقت داشته باشید.
پس در درجه اول برنامهریزی؛ ۲ تا از نکاتش را گفتم؛ یکی اولویتبندی و دیگر زمانبندی مطالعه؛ توان مطالعه خودمان را بسنجیم و یک ساعت به آن اضافه بکنیم و بعد بتوانیم افزایش ساعات مطالعه در شبانهروز را بدهیم و یکدفعه هم این کارها را نکنیم.[irp]
برنامهریزی کلی
باید یک برنامه دارای دو ستون بچینید؛ یکی برطبق اولویتهای درسیتان که مشخص کردید و یکی هم بر اساس زمان مطالعه در طول هفته؛ یعنی میخواهید در طول هفته در این بحث چقدر وقت بگذارید؟ یعنی بر اساس اولویتم سنجیدم که باید در این هفته برای این درسها بخوانم؛
حال میخواهد از درسهای سالهای قبل باشد یا همین درسهای الآن یا امتحانی که الآن دارم و… و باید تایم هم مشخص بکنم که میخواهم در طول این هفته مثلاً ۵ ساعت روی این درس وقت بگذارم؛ بعداً مشخص میکنیم که چه روزهایی؟ چه ساعتهایی؟ پس درسهایتان را تقسیمبندی بکنید که چه درسهایی دارید و چه درسهایی نیاز است که به قبل مراجعه بشود و… را اول مینویسید و بعد برطبق اولویتهای خودتان، برای هرکدام تایم در طی هفته مشخص میکنید؛
مثلاً من در طی این هفته میخواهم روی این مبحث ۴ ساعت وقت بگذارم. این برنامهریزی را باید وقت بگذارید یعنی منظم بنویسید نه که همینجور کیلویی وقتی بگذارید؛ بلکه باید تحلیل کنید که این درس لازم است بیشتر کار بشود و وقت بیشتری باید بگذارم.
برنامهریزی جزئی
نکاتی که در این بخش از برنامهریزی بهتر است به آنها توجه و دقت بشود یکی تعیین درسهایی است که میخواهد در هر روز خوانده بشود؛ یعنی مثلاً من تعیین کنم در هر روزی غیر از آن درسهایی که برای مدرسه دارم میخوانم؛ بهتر است در هر روز یک درس یا حداکثر دو درس غیر از درسهای اصلی مدرسه قرار دهیم که آنها را هم مطالعه بکنیم.
مورد بعدی این است که برنامهریزیای که کردیم؛ یعنی من این دو درس را باید در این روز مطالعه بکنم؛ تایمش را هم در بین هفته مشخص کردم که در کل این هفته مثلاً بحث عربی یا بحث ریاضی را باید ۳ ساعت یا ۴ ساعت وقت بگذارم.
حالا چند روز را در هفته قرار دادم که این درس باید خوانده شود؟ مثلاً ۲ روز؛ آن ۵ ساعت را تقسیم میکنم می شود ۲ ساعت و نیم؛ یعنی امروز باید ۲ ساعت و نیم وقت بگذارم؛ این ۲ ساعت و نیم را باید بگذارم؛ اگر نگذارم بهنوعی جریمه دارد؛ یعنی اگر ما خارج از برنامهای میشویم که خودمان برای خودمان میچینیم باید برای خودمان جریمه قرار بدهیم؛ جریمهاش میتواند ندیدن آن برنامه تلویزیونی باشد که دوستداریم؛ نرفتن به آن مهمانی باشد که دوستداریم یا نخریدن یک چیزی باشد.[irp]
به برنامه خودتان هم اعتماد داشته باشید و پای برنامه خودتان، رگ گردنتان برود برنامهتان نرود. من خودم همینجوریام یعنی مثلاً اگر میگویم امروز باید این کار تمام بشود و مثلاً باید این فیلم را بگیرم این کتاب را باید تا اینجا مطالعه بکنم؛ آن کار باید حتماً انجام بشود وگرنه رگ گردنم را باید بزنم؛ یکوقتی آمدید دیدید اینجا خون پاشیده و من مردم و… بدانید که در برنامه خودمان نماندیم و نتوانستیم انجام بدهیم.
پس اگر این شکلی برنامهریزی نکنیم و پای برنامهمان نایستیم قطعاً به نتیجه نمیرسیم و اذیت میشویم و آسیب میخوریم و بهنوعی پیشرفت نمیکنیم و زندگیمان حیف میشود.
نکته بعدی اینکه از علایق خودتان دست نکشید؛ ما نمیخواهیم که برنامهریزی بکنیم که یکسره بنشینیم و درس بخوانیم؛ نه؛ ما باید تفریحات خودمان را هم داشته باشیم؛ سرگرمیهای خودمان را هم داشته باشیم البته باید جای اینها تعیین شده باشد یعنی مشخص باشد در این روز، مثلاً یکساعتی، چند ساعتی را هم به تفریح یا کارهای خودم بپردازم؛
البته میزان وقت اینها واضح باشد و برای خودتان تعیین کنید. کسی که فقط مینشیند و درس میخواند و اصلاً توجه به اینکه باید تفریح هم داشته باشد ندارد فایده ندارد بلکه شما باید به دوستانتان هم سر بزند و یا با خانواده همصحبتی داشته باشید؛ نه که فقط در اتاق و فقط پای درس و… اینجوری نباید باشد؛ خودتان هم خسته میشوید و مداوم نمیتوانید فعالیت کنید و بروید جلو.
امیدوارم نکات این مقاله برای شما همراهان و عزیزان لذت برتر مفید بوده باشد لطفاً به مقالات دیگر ما در این بحث هم توجه داشته باشید و از آنها هم استفاده کنید.