مهارت برقراری ارتباط با افرادی که تا به حال ندیده‌ایم

به نظر شما مهارت برقراری ارتباط با افراد مختلف تا چه اندازه بر زندگی ما تأثیر دارد؟ این افراد می‌توانند خانواده، دوستان، همکاران و یا مافوق‌های ما در محل کار باشند. آیا خوب نیست اگر بتوانیم به‌راحتی با همه‌ی افرادی که در اطرافمان می‌بینیم گپ بزنیم و روابط مشخصی برای خود ایجاد کنیم؟

در این مطلب قصد داریم از مؤثرترین مطالب کتاب «superconnector» استفاده کنیم و از این طریق مهارت برقراری ارتباط با مردم را به شما آموزش دهیم. با لذت برتر همراه باشید.

چطور می‌توانیم مهارت برقراری ارتباط با افراد مختلف را کسب کنیم؟

برای این کار پیش از هر چیز باید عادات قدیمی خود را کنار بگذاریم و به سطح بالاتری از مهارت برقراری ارتباط دست پیدا کنیم. برای این‌که بتوانید چنین کاری را عملی کنید، در ادامه چند روش مؤثر برای فراگیری مهارت برقراری ارتباط را بیان می‌کنیم.

با استفاده از این روش‌ها می‌توانید تمام محدودیت‌هایی که در هنگام برقراری ارتباط با اطرافیان خود دارید را کنار بگذارید و مهارت برقراری ارتباط در هر زمان، هر مکان و با هر شخصی را کسب کنید!

الگویی که برای برقراری ارتباط با دیگران استفاده می‌کنید را تغییر دهید

افرادی که در برقراری ارتباط با دیگران مهارت دارند، هیچ‌وقت بدون فکر و برنامه قبلی مکالمه‌ای را شروع نمی‌کنند. این افراد ابتدا با تفکری انتقادی به حرف‌های دیگران گوش می‌دهند و قبل از حرف‌زدن سعی می‌کنند تا جایی که می‌توانند با مخاطبان خود بیش‌تر آشنا شوند. این افراد هیچ مکالمه‌ای را، هرقدر هم کوتاه باشد، بدون هدف شروع نمی‌کنند و هنگام پرسیدن تک‌تک سؤالات خود منظور خاصی دارند.

اگر می‌خواهید مهارت برقراری ارتباط با دیگران را پیدا کنید باید دقت داشته باشید که زمان گفتگو نباید سؤالاتی بپرسید که مخاطبتان فقط با بله یا خیر جواب شما را بدهد. این سؤالات هیچ اطلاعات ارزشمند و جدیدی درباره طرف مقابل در اختیار شما قرار نمی‌دهند. پس بهتر است سؤالات خود را با دقت و وسواس انتخاب کنید و قبل از پرسیدن هر چیزی، جواب احتمالی مخاطب را هم در نظر بگیرید.

هنگام گفتگو مثل یک کارآگاه دقیق باشید!

برای کسب مهارت برقراری ارتباط با دیگران، باید بتوانید زمان گفتگو اطلاعات موردنیاز خود را مانند یک کارآگاه از میان حرف‌های مخاطب خود کشف کنید و ببینید چطور می‌توانید به او کمک کنید.

باید بدانید کسانی که دارای مهارت برقراری ارتباط با دیگران هستند، در زمان گفتگو مثل شرلوک هلمز لایه‌های غیرقابل‌اعتماد و متناقض حرف‌های مخاطب خود را کنار می‌زنند تا بتوانند به اطلاعات واقعی و ارزشمندی که طرف مقابل در نظر دارد برسند.

در این حالت باید بتوانید حواس‌پرتی‌های معمول محیط را نادیده بگیرید و تمام حواس خود را روی فرد موردنظر خود متمرکز کنید.[irp]

از مردم نپرسید: «چطور می‌توانم کمکتان کنم؟»

ممکن است با خواندن این مورد متعجب شده باشید و با خود بگویید مگر این یک سؤال کلیدی برای نزدیک شدن به مردم و برقراری ارتباط مؤثرتر با آن‌ها نیست؟ در واقع جواب این سؤال است که اهمیت زیادی دارد، برای همین هم هست که می‌خواهیم روش بهتری برای رسیدن به این جواب پیدا کنیم.

اگر چنین سؤالی را به‌صورت مستقیم بپرسید، به‌طورقطع اعتبار خود را نزد کسی که با او حرف می‌زنید، از دست می‌دهید. شاید گاهی پرسیدن این سؤال از افرادی که با آن‌ها آشنایی زیادی ندارید و صمیمی نیستید، اثر مثبتی داشته باشد و باعث شود گفتگوی مفیدتری با آن شخص داشته باشید. اما در واقع قضیه پیچیده‌تر از این حرف‌هاست.

زمانی که فردی درباره مشکلاتش با شما صحبت می‌کند، به این معنی است که همین حالا هم می‌داند که شما می‌توانید به او کمک کنید. پس نیازی نیست مستقیماً و با پرسیدن سؤالی واضح، این مورد را برای آن‌ها یادآوری کنید. پس در این صورت، چه سؤالی باید بپرسید؟

سؤال کلیدی: «مشغول چه کاری هستی؟»

افرادی که مهارت برقراری ارتباط با دیگران را کسب کرده‌اند می‌دانند که این سؤال به‌صورت غیرمستقیم مردم را ترغیب می‌کند درباره مسائلی که با آن دست‌وپنجه نرم می‌کنند توضیح دهند.

وقتی این سؤال را بپرسید، طرف مقابل شما خیلی عادی گفتگو را شروع می‌کند و روی موضوع موردنظر شما متمرکز می‌شود. این سؤال توسط روان‌شناسان معروف آزمایش شده است و نتایج خوبی هم از آن به‌دست‌آمده.

شما هم می‌توانید در مکالمه بعدی خودسر صحبت را با این سؤال باز کنید و ببینید چطور مخاطب شما درباره مسائل مختلف زندگی خود با اشتیاق صحبت می‌کند و بدون این‌که شما حتی اشاره مستقیمی به مشکلات و مسائل زندگی او بکنید، فرد موردنظر شما در میان حرف‌هایش همه چیز را بیان می‌کند.

به‌مانند اثر یک برف پاش، مهارت برقراری ارتباط را به کار ببرید

فرقی ندارد که شما فردی درون‌گرا هستید یا برون‌گرا، ملاقات با افراد جدید برای همه سخت است، مخصوصاً وقتی‌که در شرایط عادی زندگی خود نباشید. در کتاب «superconnector» اثری به نام برف پاش معرفی شده است که افرادی که دارای مهارت برقراری ارتباط با دیگران هستند، از آن استفاده می‌کنند. علت نام‌گذاری این اثر، اتفاقی است که برای گاربر، یکی از نویسنده‌های این کتاب رخ داد.

زمانی که گاربر از نیوجرسی به نیویورک اسباب‌کشی کرد، حتی با وجود این‌که فردی برون‌گرا بود، نمی‌توانست به‌راحتی با همسایه‌های جدید خود رابطه برقرار کند. در طول زمستان ۲۰۱۵، زمانی که برف زیادی باریده بود، گاربر با استفاده از برف پاش خود شروع به تمیزکردن حیاط خانه‌اش کرد. ولی این کار را فقط برای حیاط خانه خودش انجام نداد و کمی بعد به سراغ حیاط خانه‌های همسایه‌ها رفت و حیاط چند ساختمان اطراف خانه خودش را هم تمیز کرد.

زمانی که همسایه‌ها متوجه این کار سخاوتمندانه گاربر شدند، تحت تأثیر قرار گرفتند و به‌تدریج او را برای صرف نوشیدنی به خانه‌هایشان دعوت کردند. این حرکت تصادفی و مهربانانه گاربر در قلب‌های دیگران را به روی او باز کرد. به همین دلیل به آن اثر برف پاش یا عادت سخاوتمندی می‌گویند. زمانی که مهربان بودن با دیگران به بخشی از روال عادی زندگی شما تبدیل شد، از اثراتی که این سخاوتمندی بر زندگی شما می‌گذارد، متعجب خواهید شد.

به روش خودتان با دیگران ارتباط برقرار کنید

یادگیری مهارت برقراری ارتباط با دیگران به این معنی نیست که حتماً باید از اصول خاصی برای حرف‌زدن با اطرافیان خود استفاده کنید. ممکن است فکر کنید همه‌ی کسانی که دارای مهارت برقراری ارتباط با دیگران هستند، شخصیت برون‌گرایی دارند. این موضوع حقیقت ندارد.

درواقع تنها تفاوت بین برون‌گراها و درون‌گراها هنگام برقراری ارتباط این است که درون‌گراها از استراتژی‌های متفاوتی برای نزدیک شدن به دیگران استفاده می‌کنند. برای مثال ممکن است برون‌گراها خیلی سریع وارد بحث شوند و با دیگران گپ بزنند، ولی انجام این کار برای درون‌گراها چالش‌برانگیز است و معمولاً مکالمه‌ها را به روش حساب شده‌تری شروع می‌کنند.

افراد درون‌گرا می‌توانند برای شروع به‌صورت مجازی با دیگران ارتباط برقرار کنند و بعد از مدتی آن‌ها را برای نوشیدنی و یا غذا دعوت کنند.[irp]

جمع‌بندی

در عصری که رسانه‎های اجتماعی حرف اول را می‌زنند و ارتباطات نسل جدید فقط به شبکه‌های مجازی و بازی‌های اینترنتی گروهی محدود شده‌اند، اهمیت یادگیری مهارت برقراری ارتباط با دیگران بیش‌تر هم شده است.

هدف از این کار این است که یاد بگیریم چطور ارتباطات عمیق و پرمعنایی با اطرافیان خود برقرار کنیم. برای این کار شما باید گوش کنید، سؤالات درست بپرسید، حرف‌های دیگران را تجزیه‌وتحلیل کنید و بعد دوباره سؤال بپرسید. این راه یادگیری مهارت برقراری ارتباط درست با دیگران است.