فهرست محتوای مقاله
خواندن عمیق و مشخص کردن مطالب مهم
ابتدا باید آن درسی که امتحان دارید را یکبار بهصورت عمیق، هم خود کتاب و هم کتابهای حاشیهای آن را بخوانید؛ یعنی اول باید یکبار کتاب اصلی را خواندهباشید تا در حین مطالعه، مطالب مهم را از غیرمهم تشخیص دهید.
این کاری است که من خودم خیلی انجام دادم و واقعاً نتیجه گرفتم حتی برای امتحانها؛ مثلاً بعضی درسها بود که واقعاً وقت نبود بخواهم از اول ترم بخوانم یا درسهای دیگر که خیلی زیاد بود و وقت نمیکردم به آنها برسم؛ ولی با همین خلاصهنویسی و مواردی که در ادامه بیان میکنم، نتایج بسیار خوبی گرفتم.
ضمنا برای برنامهریزی در ایام امتحانات مقالهای با عنوان «در ایام امتحانات چطور برنامهریزی کنیم؟» را مطالعه کنید خیلی کمکتان خواهد کرد.
خلاصهنویسی
مثلاٌ دو روز به امتحان مانده بود، تمام مباحث کتاب را کامل میخواندم، قسمتهای مهم آن را علامت میزدم و هر درسی که تمام میشد، نکات مهم آن را در یک ورقهٔ دفتر یا برگه(A5) مینوشتم؛ وقتی یک فصل کتاب تمام میشد، بلافاصله نکات مهمش را مینوشتم. حداکثر نکات مهم هر فصل، به اندازهٔ یک ورقه کوچک میشد که ممکن بود پشت برگه هم چند نکتهای را یادداشت کنم.
بهترین برگهای که برای فیشبرداری حرفهای میتوانید استفاده کنید، این برگهای است که برای خودم درست کردم؛ (برای دیدن برگه به فیلم مراجعه کنید)
با این کار خیلی زیبا میتوانید مطالب خود را دستهبندی کنید؛ من خودم در همین بحث برنامهریزی ممکن است چندین کتاب خوانده باشم که مطالب مهمش را در دستهبندیها و فیشهای خودم نوشتم که بعداً مراجعه میکنم به بحث برنامهریزی میبینم کلی فیشبرداری دارم که میتوانم از اینها کلی مطلب دربیاورم و استفاده کنم.
در هنگام مطالعه برای امتحان هم میتوانید همچین کاری را انجام بدهید؛ اما اگر فرصت ندارید این کار را بکنید، یک ورقه A5 بردارید و نکات مهم را بنویسید؛ حال اگر میخواهید دور هر نکته یک حالت ابر مانند بکشید تا نکات از هم جدا شود و هم زیبا گردد – من خودم قبلاً همچین کاری میکردم – که میبینید هر درسی میشود یک ورقه کوچک؛ و از این ورقه کوچک هم نباید بیشتر بشود؛ فوقش یک ورقه پشتورو؛تمام.
مثلاً درس شما ۱۴ فصل دارد، میشود ۱۴ ورقه؛ باید همیشه اطلاعات کتاب را تا جایی که امکان دارد کمتر کنید، تا اطلاعات کمتر بشود در فضای کمتر؛ هنگامی که ذهن شما میخواهد از مطالب به نوعی عکسبرداری کند و تصویری از آن مطالب را در حافظه نگه دارد، تعداد صفحات کمتر باشد تا راحتنر یادآوری شود؛ و حتی این کار باعث میشود مطالب در ذهن بیشتر بماند.
شما وقتی یک کتاب ۲۰۰ صفحهای را مطالعه میکنید، ذهن شما باید ۲۰۰ صفحه را عکسبرداری کند و در ذهنتان کلی صفحه عکسبرداری شده که یادآوری آن سخت است؛ اما اگر خلاصههایی به این صورت داشته باشید خیلی راحت فقط باید مثلا ۱۴ ورقه را به ذهن بسپارید و یادآوری کنید. این نکته را به هرکسی توصیه کردم و انجام داده دعایم کرده.
همین خلاصهنویسی یکی از نکات مهم در مطالعه درست میباشد؛ که باعث میشود ذهن شما آرام شود، خیلیها که استرس دارند بهخاطر این است که حجم بسیار بالای کتابها را که میبینند با خود میگویند چهکار کنیم با اینهمه درس؛ چهکار کنی؟ خلاصهنویسی کن که حجم کم بشود و بعد راحت فقط مرور کن.
تکرار زیاد
وقتی این فیشبرداری را انجام دادید و خلاصهتان را نوشتید که نهایتاً چهارده برگه میشود، باید بهصورت مداوم آنها را مرور کنید؛ مثلاً من در آن دو روزی که به امتحان مانده بود، روز اول را خلاصهنویسی میکردم و مباحث مهم را بهصورت کامل از کتاب، استخراج میکردم. مثلاً شاید در یک روز، نوزده ساعت مطالعه میکردم و همه مطالب را مینوشتم که مثلاً میشد ۲۵ برگه؛ فردایش ۲۵ برگه را فقط مرور میکردم؛ این کار خیلی اثرگذار بود و به من آرامش ذهنی میداد و همه نمراتم هم عالی میشد.
مراحل مطالعه برای امتحان
انتخاب درس
اولین نکته در مراحل مطالعه برای امتحان این است که یک واحد درسی برای خودتان مشخص کنید؛ یعنی اینطور نباشد که بخواهید دو درس را یکدفعه بخوانید؛ باید یک درس را مشخص کنم که میخواهم آن را الآن مطالعه کنم. وقتی هم که این درس را مشخص کردم بلافاصله به مطالعهی آن نپردازم؛ میپرسید چهکار بکنم؟ اول اینکه قرارهایی با خودم بگذارم؛ مثلاً من یک ساعت مطالعه میکنم؛ جایزهاش یک ربع استراحت است.
البته در زمان استراحت، باید از مکانی که در آن مطالعه میکردید خارج شوید؛ مثلاً در حیاط قدم بزنید یا کاری غیر از مطالعه بکنید که به ذهنتان حس و حال بهتری دست بدهد و از حالت فشار خارج شود.
تقسیم زمان
نکته دیگر در مراحل مطالعه برای امتحان این است که باید این تایم مطالعهتان را به چند قسمت تقسیم کنید. مثلا در یکساعت، فقط مطالعه نکنید؛ بلکه کارهای ریز دیگری هم انجام دهید؛ میپرسید چهکارهایی؟ در آن چند دقیقهی اول تعیین کنید که چقدر میخواهید بخوانید؛ دو صفحه؟ سه صفحه؟ یا چهارصفحه؟ یعنی برای خودتان مشخص کنید و بهنوعی دو تا سه دقیقه، پیشخوانی انجام دهید؛
در پیشخوانی مطالب و تیترهای اصلی آن محدوده را یک نگاه کلی بیندازید که ساختار و تقسیمبندیهای این مطلب در ذهن شما ایجاد بشود و بعداً که این تقسیمبندیها را بیشتر و موارد جزئیتر هم به آن اضافه کردید، ذهن شما گیج نشود.
بعد از این پیشخوانی، چهل تا پنجاه دقیقه را بهصورت عمیق مطالعه کنید؛ قبل مطالعه بهتر است سؤالاتی را طرح کرد که بدانید میخواهید پاسخ چه سوالاتی را پیدا کنید؛ وقتی در ذهنتان سؤالاتی از مبحث موردمطالعه داشتهباشید، مطالب خیلی بهتر به ذهنتان وارد میشوند.
مطالعه فعال
سعی کنید فعالانه و بهصورت عمیق مطالعه کنید؛ برای اینکه به عمق مطلب نفوذ کنید، در مورد متنی که مطالعه میکنید برای خودتان سؤال ایجاد کنید؛ یعنی در جاهایی با خود بگویید اگر من معلم بودم یا اگر من طراح سوال بودم چه سوالاتی طرح میکردم.
خلاصه نویسی
هرجا که فکر میکنید احتمال طرح سوال دارد، یک علامت سؤال کنارش بزنید یا همان نکته را بعداً وارد خلاصهنویسی خودتان بکنید؛ چه بهعنوان سؤال چه بهعنوان نکته، این کار خیلی میتواند تأثیرگذار باشد.
مطالب مهم را هم علامتدار کنید که بعد از اتمام مطالعه و وقتیکه آن فصل تمام شد، سریعاً خلاصهنویسیاش را انجام دهید.
برگشت نکنید
در مطالعهتان برگشت نداشته باشید؛ یعنی شما باید چهل دقیقه بدون برگشت به مطالب قبلی مطالعه کنید؛ نباید وسواس فکری و وسواس در مطالعه داشته باشید و بگویید «نه، من یاد نگرفتم، من نتوانستم، من بلد نشدم»؛ مطالعه کنید، دقیق هم مطالعه کنید، مسائل حاشیهای که ذهنتان را شلوغ میکند را کنار بگذارید.
حواستان را جمع کنید
دلیل این بازگشت، حواسپرتی شماست؛ این حواسپرتیها را از خودتان دور کنید؛ مثلاٌ اینترنت گوشی را قطع کنید و یا آن را در حالت پرواز قرار بدهید؛ البته بهتر آن است که گوشیتان که مهمترین عامل حواسپرتی است، در اتاق دیگری بگذارید؛ سپس آن ۴۰ دقیقه را بنشینید و دقیق مطالعه کنید؛ بعد جایزهاش این است که از گوشیتان یک ربع استفاده کنید یا بروید قدم بزنید.
در آخر، چند سؤال طرح کنید و پاسخ بدهید؛ یعنی پاسخ را از روی کتاب نخوانید، بلکه از آموختههای خودتان استفاده کنید و ببینید چقدر از مطالب یادتان مانده است؛ این کار کمک زیادی به شما میکند؛ در وسط یا در انتهای مطالعه هم میتوانید خودتان را جای معلم قرار دهید و از منظر طراح سوال به مطالب نگاه کنید تا بتوانید نقاط سوالخیز درس را پیدا کنید.
نکته آخر هم که بیشتر مختص کلاسهای حضوری است و در کلاسهای مجازی زیاد کاربردی ندارد این است که در کلاسهای حضوری، بعضی معلمها سوالات امتحانشان را از بعضی کتابهای کمکآموزشی طرح میکنند؛ اگر متوجه بشوید که معلم بیشتر به کدام کتاب کمکآموزشی تمایل دارد خیلی راحتتر میتوانید در امتحانات خود موفق شوید.