فهرست محتوای مقاله
مهارتهای جذب مشتری بیشتر
افراد زیادی هستند که در جذب مشتری بیشتر مهارت بالایی ندارند و بدون اینکه اطلاعی از استراتژیهای فروش داشته باشند، مدام ضرر میکنند؛ ولی در صورتی که روشهای درست فروش را بیاموزند، میتوانند راه تغییر بازی تجارت را هم یاد بگیرند. با لذت برتر همراه باشید تا درباره دلایلی که شرکتها نمیتوانند فروش خوبی داشته باشند و همچنین راههای مقابله با این مشکل و روشهای جذب مشتری بیشتر بحث کنیم.
چرا شرکتها در جذب مشتری بیشتر با مشکل مواجه میشوند؟
بیشتر مردم تصور نابجایی از فروشندهها دارند. اکثر افراد معمولاً زمانی که به فروشندهها فکر میکنند، یک فروشندهٔ تلفنی مزاحم و یا فروشنده ماشینهای دست دوم را بهخاطر میآورند. چنین کلیشههایی را میتوانید بهوضوح در فیلمهای هالیوودی مانند “گرگ وال استریت” مشاهده کنید.
دلیل آن هم این است که بسیاری از تاجران، از صاحبان مشاغل کوچک گرفته تا سرمایهداران بزرگ، هیچوقت نمیتوانند طرز فروش صحیح محصولات و خدمات را یاد بگیرند و درنتیجه به هدف خود که همان جذب مشتری بیشتر است، نمیرسند.
بسیاری از افراد بعد از فارغالتحصیلی بهجای اینکه قبل از راهاندازی کسبوکار خود به دنبال کسب تجربه در بهکاربردن استراتژیهای فروش باشند، بدون هیچ پیش زمینه قبلی وارد تجارت میشوند.
با این حال اگر همین حالا هم کسبوکار خود را راه انداختهاید و یا به فکر راهاندازی تجارت خود هستید، اجازه ندهید ترسهایتان شما را عقب نگه دارند و از همین حالا استراتژیهای فروش را یاد بگیرید.
در ادامه ۵ مورد از استراتژیهای فروش که برای جذب مشتری بیشتر مناسب هستند را با هم بررسی میکنیم.[irp]
۱. برای جذب مشتری بیشتر مشتاقتر باشید
مشتاق بودن یکی از مهمترین نکاتی است که در کتاب “فرانک بتگر” آورده شده است. مشتاق بودن به معنای این نیست که سعی کنید خوشحال به نظر برسید، خیلی از فروشندهها به زور سعی میکنند خوشحال به نظر برسند، هرچند تلاش آنها معمولاً بیفایده به نظر میرسد.
در واقع مشتاق بودن به این معناست که هنگام روبرو شدن با مشتری، اعتمادبهنفس داشته باشید و به خواستهٔ آنها توجه کنید. این مورد از استراتژیهای فروش، نهتنها باعث افزایش اعتماد مشتریان و جذب مشتری بیشتر میشود، بلکه فرایند فروش را هم لذتبخشتر میسازد.
اکثر فروشندهها یا خیلی خجالتی و رسمی هستند و یا از حدّ خود میگذرند و با تلاشهای بیش از حد، مشتریان را معذب میکنند. اگر شما هم گاهی درگیر این افراط و تفریطها میشوید، بهتر است یاد بگیرید به شکلی صحبت کنید که مشتریان راحت باشند، یعنی باید با آنها دوستانه رفتار کنید.
این کار بهخصوص برای افرادی که درونگرا هستند، ممکن است دشوار باشد، ولی با تمرین همه چیز حل میشود.
۲. دلیل اختلاف نظرات دیگران را بپرسید
برای جذب مشتری بیشتر باید ابتدا یاد بگیرید در زمان درست، سؤالهای مناسب بپرسید. بهترین زمان برای سؤال پرسیدن، وقتی است که حس میکنید کنترل خود را روی بحث از دست دادهاید.
اگر از مشتریان سؤال بپرسید، دیگر لازم نیست بهاجبار نظر خود را به کرسی بنشانید. سؤال پرسیدن یکی از استراتژیهای فروش است که علاوه بر جذب مشتری بیشتر، مزیتهای زیر را برای شما به ارمغان میآورد:
• خودداری از بحث و جدل با مشتری
• پیداکردن مشکل واقعی مشتری
• سؤالات باعث میشوند که مشتری شما احساس باارزش بودن داشته باشد
• موجب درک نیازهای واقعی مشتریان میشوند
• به شما کمک میکنند مشتری خود را قانع کنید که ایدهٔ شما همان چیزی است که او به آن نیاز دارد
برای مثال میتوانید از صاحب شرکت در مورد نحوهٔ مدیریت محتوای آنها سؤال کنید. اگر شرکت برنامهای برای این نوع بازاریابی نداشت، میتوانید مکالمه را به سمتی پیش ببرید که به فروش بیشتر شرکت کمک میکند. اگر شرکت موردنظر شما برنامهای برای بازاریابی دیجیتال خود داشت، میتوانید از آنها بپرسید: «آیا کاری که الان انجام میدهید، کافی است؟»[irp]
۳. اهداف شرکت را پیدا کنید و سپس برای تحقق آنها تلاش کنید
برای جذب مشتری بیشتر باید اهداف موردنظر صاحبان شرکت را پیدا کنید و بعد ایدههای خود را برای تحقق این اهداف به مدیران مربوطه ارائه دهید.
برای مثال گاهی اوقات صاحبان شرکت میدانند برای جذب مشتری بیشتر لازم است در رسانههای اجتماعی فعالیت داشته باشند، ولی تمایلی به پرداخت هزینههای مربوط به این مورد از استراتژیهای فروش ندارند.
در این حالت بهجای اینکه بر روی نظر خود پافشاری کنید، بهتر است از مدیر خود بپرسید دقیقاً چه نوع فعالیتی را در نظر دارد، بیشتر اوقات جواب افراد یک وبلاگ ساده است، زیرا مردم از داشتن وبلاگی که پستهای خود را در آن منتشر کنند خوششان میآید.
حالا شما میدانید شرکت دقیقاً چه چیزی میخواهد، پس وقت آن است که محتوای مناسبی برای وبلاگ تولید کنید و کمکم کارفرمای خود را قانع کنید که این پستها را در دیگر شبکههای اجتماعی هم به اشتراک بگذارد.
بعد از مدتی میتوانید در سایر رسانههای اجتماعی هم فعالیت کنید و کارفرمای شما با دیدن ترافیک بالای وبلاگ و جذب مشتری بیشتر انتظارات خود را بالاتر میبرد.
در نهایت کارفرما احساس میکند تمرکز بر روی رسانههای اجتماعی همان چیزی بوده است که او تمام مدت میخواسته.
درصورتیکه کارفرمای شما نیازهای واقعی خود را به شما نمیگوید و در عوض از شما میخواهد که در مورد استراتژیهای فروش، نظرات خود را ارائه دهید. در این حالت بهترین کار این است که در مورد شرکتهای رقیب تحقیق کنید و از این طریق، استراتژیهای فروش مناسب را پیدا کنید.[irp]
۴. همیشه پیگیر مشتریان خود باشید، حتی اگر امیدی به مراجعهٔ دوباره آنها ندارید
اگر فکر میکنید فروش خوبی ندارید، بهتر است نگاهی به آمارهای زیر بیندازید:
• ۴۴ درصد فروشندگان بعد از یکبار تماس، دیگر فعالیتهای مشتریان خود را پیگیری نمیکنند.
• تقریباً نیمی از فروشندگان فقط دو بار برای رسیدن به هدف فروش خود تلاش میکنند.
• ۸۰ درصد مشتریها قبل از خرید به حداقل ۵ بار تماس نیاز دارند؛
این موضوع را هم در نظر بگیرید که اکثر تاجران حرفهای به ایمیلهای خود جواب نمیدهند و بیشتر فروشندگان هم خیلی سریع تسلیم میشوند. این موضوع هیچ کمکی به جذب مشتری بیشتر نمیکند. درواقع این خیلی طبیعی است که بعضی از مشتریها خریدی از شرکت انجام ندهند. به آمارهای زیر دقت کنید:
• ۶۳ درصد از مردم حدود ۳ ماه قبل از خرید در مورد محصولات یا خدمات شرکت اطلاعات جمعآوری میکنند.
• ۲۰ درصد از مردم عملیات خرید را حدود ۱۲ ماه طول میدهند.
اگر مشتریان زیادی دارید، حتماً پیگیری همهٔ آنها بهصورت همزمان برای شما سخت است، نگران نباشید این موضوع کاملاً عادی است.
برای اینکه بتوانید به تمام مشتریهای خود رسیدگی کنید، میتوانید از تقویمهای مختلفی که امکان یادآوری رویدادهای خاص را دارند، استفاده کنید. ولی در صورتی که کار فروش شرکت را بهصورت تیمی انجام میدهید، میتوانید از برنامههایی که برای تقویت ارتباط بین مدیران ساخته شدهاند، استفاده کنید.[irp]
۵. با مشتریان خود صادق باشید
خیلی از مردم تصور میکنند فروشندهها برای جذب مشتری بیشتر، دروغ تحویلشان میدهند. ولی بهتر است بدانید که در نهایت فروشندگانی موفق خواهند شد که علاوه بر استفاده از استراتژیهای فروش، بتوانند با مشتریان خود صادق باشند و بهعنوان فردی قابلاعتماد و مفید شناخته شوند.
مردم معمولاً فروش را بهعنوان راهی برای افزایش ثروت خود در نظر میگیرند نه روشی برای ایجاد روابط دوسر برد با دیگر فروشندگان و تاجران. اصل فروش این است که بتوانید برای مشتریان خود مفید واقع شوید.
با شناسایی نیازهای مردم و پیداکردن راهحلهای مناسب برای رفع آنها، نهتنها به فروشنده بهتری تبدیل خواهید شد، بلکه سطح موفقیت کسبوکار خود را هم افزایش میدهید. استفاده از این مورد از استراتژیهای فروش هم منجر به جذب مشتری بیشتر میشود و هم شما را به یک مرجع قابلاعتماد در زمینۀ کاری خود تبدیل میکند.
جمعبندی
با توجه به استراتژیهای فروشی که برای جذب مشتری بیشتر ذکر شد، میتوانید مشاهده کنید که اعتماد مشتریان، با ارزشترین دارایی فروشندگان است و درک همین موضوع است که موجب ایجاد تفاوتهای حیاتی بین فروشندگان مختلف میشود. برای اینکه ببینید واقعا فروشنده قابل اعتمادی هستید یا نه، این سؤال را از خود بپرسید: «آیا چیزی که خودم میفروشم را میخرم؟»